گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
جلد دوم






فصل اول: زن و خطابات قرآنی
مقام اول: تساوي ارزش زن و مرد در خطابات قرآنی
سرآغاز تساوي از نظر خلقت تساوي در کسب کمالات وفضایل انسانی حضرت مریم اسوه فضیلت تساوي در کیفر و پاداش نکته
قابل تذکر سرآغاز اسلام، زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانی و اراده و اختیار میداند و او را در مسیر تکامل که هدف
خلقت است میبیند و هر دو را در یک ردیف قرار داده و با خطاب یا ایّها النّاس و یا ایّها الّذین آمنوا مخاطب ساخته است. قرآن با
این خطابش زن را که در قعر ذلّت و پستی بود و از هرگونه حقوق فردي و اجتماعی خویش محروم بود، و به عنوان یک موجود
ناقص که فاقد روح و اراده و اختیار باشد معرّفی شد بود، به اوج عزّت و سرافرازي صعود داد و تاج افتخار کرّمنا بنی آدم را بر فرق
او نهاد و او را همردیف با مرد انسان و خلیفۀ اللّه فی الارض نامید. قرآن با این بیان بر تمام عقائد و باورهاي جاهلی و ادیان تحریف
شده که زن را موجود وابسته و غیر مستقل و در مرتبه پایینتر از مرد و طفیلی آن میدانستند بیاعتبار نموده و بر همه آنها خط
بطلان کشید. در این مقاله سعی بر این است که دورنمایی از شخصیت حقیقی و حقوقی و اخلاقی زن از دیدگاه خطابات قرآنی
بطور خلاصه و اجمال بیان بشود و تا انگیزه بشود براي تحقیقِ بیشتر و عمیقتر محقّقان و پژوهشگران عزیز در این زمینه، و این
نوشتار در سه مقام، ترتیب و تنظیم یافته است. 1. تساوي ارزش زن و مرد در خطابات قرآنی؛ 2. زن و مسائل حقوقی در خطابات
قرآنی؛ 3. زن و مسائل اخلاقی و تربیتی در خطابات قرآنی. مقام اوّل: تساوي ارزش زن و مرد در خطابات قرآنی در قرآن کریم، بر
خلاف سایر ادیان و عقاید و باورهاي حاکم بر جامعه آن روز، زن در بسیار از مسایل و کارها مساوي و همطراز با مرد ذکر شده
است؛ گرچه در بعض چیزها بین این دو به حسب ظاهر تفاوت احساس میشود، مانند سهم ارث و یا واگذاري مسئولیت خانواده به
عهده مرد و امثال اینها، ولی اینگونه تفاوتها ارتباط با موقعیت اجتماعی و شرایط طبیعی آنها دارد و هیچ گونه فرقی از نظر
جنبههاي انسانی و مقامات معنوي میان زن و مرد در برنامههاي اسلام وجود ندارد و هر دو مساوي و برابر هستند، و این تساوي
حداقل در سه زمینه مختلف قابل بحث و بررسی است. تساوي از نظر خلقت فهرست مطالب اگر بخواهیم نظر قرآن و خطابات
قانونی او را درباره خلقت زن بدانیم لازم است ابتدا به سرشت زن و مرد که در سایر کتابهاي مذهبی مطرح شده توجّه کنیم، و نیز
صفحه 8 از 109
با عقاید و باورهاي مردم آن زمان لااقل با عقیده مردم شبه جزیره عربستان که قرآن در آنجا نازل گردیده نسبت به این موضوع
آشنایی پیدا کنیم تا به خوبی و روشنی بیان قرآن در این باره معلوم بشود. از کتابهاي مذهبی که امروز در دسترس میباشد و
پیروان قابل توجّه هم در دنیا دارد تورات و انجیل است. زن در این دو کتاب از نظر خلقت و آفرینش مانند جهات دیگر، در مرحله
پایینتر و جنس پستتر از مرد معرّفی شده تبعی و طفیلی آن ذکر گردیده است. در تورات در سفر پیدایش باب دوم آیه 76 آمده
است: خداوند، آدم را از خاك سرشت و در بینی وي روحی حیات دمید و آدم نفس زنده شد. در آیات 21 تا 24 همین باب
درباره خلقت حوّا آمده است: پس از آنکه خداوند خواب را بر آدم مستولی کرد یکی از دندههایش را گرفت زنی بنا کرد و نزد
آدم آورد، و آدم گفت این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم، از اینرو، نساء نامیده شد؛ زیرا از انسان گرفته
شده است.( 1) در اناجل هم قصّه آدم و حوّا آمده است. در انجیل برنا، در فصل 39 ، آیات 30 32 ، مثل همین داستان که در تورات
آمده ذکر شده است: پس چون خدا انسان را تنها دید فرمود خوش نیست اینکه تنها باشد پس از اینرو او را به خواب کرد و
گرفت دنده را از سوي دل و آنجا را از گوشت پر کرد و از آن دنده حوا را آفرید و زن براي آدم گردانید.( 2) قرآن کریم عاري
از داستانهایی است که در تورات و انجیل براي تحقیر زنان جعل گردیدهاند، و در آن کوچکترین اشاره نشده که ارزش اوّلین
زنی که خداوند خلق فرمود کمتر از اوّلین مرد بوده یا اینکه زن از یکی دندههاي مرد به وجود آمده یا زن در خلفت تبعی و طفیلی
مرد است. برعکس، قرآن در محیطی که براي زن هیچگونه استقلال در زندگی قائل نبود، و هیچگونه حق و حقوقی براي او
میدید، حرمت و شرافتی براي او جُز حرمت و شرافت خانواده نمیشناخت و دختران را زنده به گور میکردند و در چنین محیط با
بیان رسا و منطق محکم اعلام میدارد زن از نظر خلقت مانند مرد فرد از افراد انسان است که در ماده و عنصر پیدایشش دو نفر
انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشته و هیچیک از این دو بر دیگري ترجیح و برتري ندارد، و در نتیجه، تمام افراد بشر چه زن
باشد یا مرد امثال یکدیگرند و اگر ترجیح و برتري هم باشد در اصل خلقت آنها نیست بلکه به واسطه کسب فضائل اخلاقی و
یا ایّها النّاس انّا » . کمالات نفسانی است که آنها بدست آورده است چون الف) زن و مرد از یک پدر و مادر بوجود آمده است
3) ب) زن و مرد از نفس واحده خلق شده )«. خلقناکم من ذکرٍ و انثی و جعلنا شعوباً و قبائلاً لتعاوفوا انّ اکرمکُم عند اللّه اتقاکم
یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکُم الّذي خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها( 4)هو الّذي خلقکم من نفس واحدة و جعل منها » . است
و جعل منها » « و خلق منها زوجها » 5) ج) زن آدم از جنس آدم آفریده شده است. چنان که در ذیل دو آیه مبارکه آمده )«... زوجها
6) خروج آدم از بهشت دلیل بر پستی زن نمیشود. در )«. هُنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ » . د) زن و مرد مکمّل یکدیگرند « زوجها
داستان آدم در تورات و انجیل آمده که حوّا در باغ عدن موجب فریب و گمراهی آدم شد و آدم از فرمان خداوند سرپیچی نماید و
از آن درخت ممنوعه بخورد، در تورات در سفر پیدایش باب 3 آیه 6 پس از آنکه شیطان حوّا را فریب داد که از آن درخت بخورد
آمده ...چون زن دید آن درخت براي خوراك نیکو... پس از میوهاش گرفت و بخورد و به شوهر خود نیز داد. در آیه 12 همان
باب پس از آنکه خداوند به آدم فرمود من ترا از خوردن آن درخت نهی کردم چرا از آن خوردي؟، دارد آدم گفت: این زن که
قرین من ساختی از میوه آن درخت به من داد و من خوردم( 7). در انجیل برنابا فصل 40 آیات 26 و 27 دارد پس از آنکه شیطان
حوّا را فریب داد که از آن درخت ممنوعه بخورد. حوّا گرفت از آن ثمرهها خورد وقتی همسرش آدم بدار شُد از آن به او هم داد و
آن هم بخورد.( 8) شارحان کتابهاي مقدّس و ارباب کلیسا از این آیات اینطور استفاده میکنند که زن موجب بدبختی نوع بشر
گردید و گرنه آدمیان همیشه در بهشت میبودند و از اینرو با نظر نفرت به او نگاه میکنند.( 9) کشیش توتولیان این احساس
عمومی را در کتابش نشان داد و زنان را به عنوان دروازه شیطان، شکننده مهر شجره ممنوعه، ترك کننده شریعت الهی و نابود
کننده تصویر خدا یعنی انسان توصیف کرد.( 10 ) قرآن کریم، آدم و حوّا را به یک چشم نگاه میکند و از هر دوي آنها به یک
لحن سخن میگوید و هر دو را به طور یکسان در سرپیچی از حکم خداوند مقصّر بداند، نه اینکه تمام گناه را بگردن حوّا بیندازد،
صفحه 9 از 109
و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من » . کاسه و کوزهها را سر او بشکند، و لذا هر دو از نزدیک شدن به درخت ممنوعه نهی شدند
و ناداهما » : 12 ) هر دو مورد توبیخ خداوند قرار گرفت )« فوسوس لهما الشیطان » : 11 ) و هر دو را شیطان وسوسه نمود )«. الظالمین
(14).« و اقل لکما انّ الشیطان عدو مبین » (13).« فَاَزَلَّهما الشیطان » : هر دو را شیطان گمراه کرد .« ربّهما الم أنهکما عن تلکما الشجرة
قالا ربّنا ظلمنا » : 15 ) هر دو توبه کردند ).« فَاَخْرَجَهُما ممّا کانا فیه » : مجازات هر دوي آنها یعنی بیرون رانده شدن از بهشت مساوي بود
17 ) پس ).« فتاب علیه انّه هو التّواب الّرحیم » : 16 ) توبه هر دو پذیرفته شد ).« انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکوننّ من الخاسرین
نتیجه این میشود که زن و مرد از نظر خلقت و آفرینش مساوي هم است و هیچیک بر دیگري ترجیح و برتري ندارد، و اگر برتري
باشد به واسطه علم و کمالات نفسانی و فضائل اخلاقی است که خارج از سرشت و خلقت آنها میباشد. تساوي در کسب کمالات
وفضایل انسانی فهرست مطالب یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیز نسبت به زن در فرهنگ جاهلی و ادیان تحریف شده این بود که
زن از جهت تواناییهاي معنوي و روحانی، ضعیف است و نمیتواند به مراتب عالی معنوي راه یابد و به مقام قرب الهی آنطور که
مردان میرسد برسد، قرآن کریم در آیات فراوانی تصریح کرده است که پاداش اخروي و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست، به
ایمان و عمل مربوط است، خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد. به تعبیر شهید مطهري، اسلام در سیر من الخلق الی الحق و
حرکت به سوي خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست و تفاوتی که اسلام قائل است در سیر من الحق الی الحق است، در
بازگشت از حق به سوي مردم و تحمّل مسئولیت پیغامبري است که مرد را بر این کار مناسب دانسته است.( 18 ) قرآن همان اوصاف
انّ المسلمین و المسلمات و المؤمنین و » : دهگانه که براي مرد ذکر میکند، براي زن هم ذکر میکند و هیچ فرق بین آنها نمیگذارد
المؤمنات و القانتین و القانتات و الصّادقین و الصّادقات و الصّابرین و الصّابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدّقین و المتصّدقات
(19)« و ال ّ ص ائمین و الصّائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذّاکرین اللّه کثیراً و الذّاکرات اعد اللّه لهم مغفرة و اجراً عظیماً
مَنْ عمل صالحاً من ذکرٍ و انثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیواةٍ طیّبۀ و » . وعده برخوردار شدن از حیات طیّبه به هر دو جنس داده است
و من عمل صالحاً من ذکرٍ و انثی » : 20 ) وعده دخول در بهشت به هر دو صنف داده است ).« لنجزینّهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون
وعد اللّه المؤمنین و » . 21 ) وعده برخورداري از نعم الهی در بهشت به هر دو طائفه داده است )« و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنّۀ
و مَنْ عمل صالحاً من » : 22 ) وعده رزق به حساب به هر دو طائفه داده است ).« المؤمنات جنّاتٍ تجري من تحتها الانهار خالدین فیها
23 ) انجام عمل صالح را براي هر دو جنس ممکن میداند. ).« ذکرٍ و انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنّۀ و یرزقون بغیر حساب
حضرت مریم اسوه فضیلت فهرست مطالب قرآن، در کنار هر مرد بزرگ و قدّیسی، از یک زن .« مَنْ عمل صالحاً من ذکرٍ و انثی »
بزرگ و قدّیسه یاد میکند، در کنار حضرت آدم و ابراهیم از همسران آنها و در کنار حضرت موسی و عیسی از مادران آنها، در
نهایت تجلیل و عظمت یاد میکند. اگر همسران نوح و لوط به عنوان زنانی ناشایسته براي شوهرانشان ذکر میکند و از زن فرعون
نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلید بوده، غفلت نکرده، به فرموده شهید مطهرّي، گویی قرآن خواسته است در داستانها
توازن را حفظ کند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننماید.( 24 ) قرآن درباره حضرت مریم مادر عیسی میگوید: کار او از
فنادته » : لحاظ مقامات معنوي و فضایل نفسانی به آنجا کشیده شده بود که در محراب عبادت همواره ملائکه با او سخن میگفتند
اذ قالۀ الملائکۀ یا مریم انّ اللّه یبشّرك بکلمۀ منه اسمه » : 25 ) با او گفت شنود میکردند ).« الملائکۀ و هو قائمٌ یصلّی فی المحراب
27 ) او را ).« یا مریم انّ اللّه اصطفیک و طهّركِ و اصطفیک علی نساء العالمین » : 26 ) به او بشارت میداد )«... المسیح عیسی بن مریم
کلّما دَخَلَ » : 28 ) از غیب براي او روزي میرسد ).« یا مریمُ اقْنُتی لِرَبّک و اسجُدي وَ ارْکَعِی مَعَ الرّاکعین » : به عبادت خدا میخواند
29 ) پس نتیجه این میشود زن در تحصیل ).« علیها زکریّا المحراب وجد عندها رزقاً قال یا مریم اَنّی لَکِ هآذا قالت هو مِنْ عند اللّه
کمالات معنوي و فضائل اخلاقی و پیمودن پلّههاي معرفت و رسیدن به قرب الهی هیچ فرق با مرد ندارد. تساوي در کیفر و پاداش
فهرست مطالب قرآن کریم همانگونه که زنان را مانند مردان انسان و موجود برتر عالم خلقت و داراي اراده و اختیار میداند و
صفحه 10 از 109
برایش شخصیت حقوقی قائل است، همانطور هم آنان را به طور یکسان مسئول اعمال و کردار خودش میداند، و اگر کار خوب و
نیکوي انجام داد برایش ثواب و پاداش برابر با ثواب و پاداش مردان، و اگر گناهی مرتکب شد مجازاتی برابر با مجازات مردان در
آن مؤمن است. « مرد باشد یا زن » انتظارشان خواهد بود، نه کمتر و نه بیشتر، و لذا قرآن میفرماید کسی عمل صالح انجام بدهد
30 ) ب) رزق به ).« و مَنْ عمل صالحاً من ذکرٍ و انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنّۀ » . الف) دخول در بهشت را پاداش میدهد
31 ) ج) ).« و مَنْ عمل صالحاً مِنْ ذکرٍ و انثی و هو مؤمِنُ فاُولئِک یدخلون الجنّۀ و یرزقون بغیر حساب » . حساب را پاداش میدهد
مَنْ عمل صالحاً من ذکرٍ و انثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیواةً طیّبۀ و لنجزینّهم اجرهم باَحْسَنِ ما کانو » . حیواة طیّبه را پاداش میدهد
و» : 32 ) در نقطه مقابل، اگر کسی عمل سیّئه انجام بدهد و گناهی را مرتکب بشود کیفر و عقاب میشود؛ مرد باشد یا زن ).« یعملون
السّ ارق و السّارقۀ فاقطعوا ایدیهما جزاءً بما کسبا نکالًا من اللّه و اللّه عزیز حکیم.( 33 )الزّانیۀ و الزّانی فاجلد و اکّل واحدٍ فهما مأة
34 ) نتیجه این میشود زن در تحصیل اعمال حسنه مستحق ثواب و در ارتکاب اعمال سیّئه مستحق عقاب میشود و در این )«... جلدة
جهت هم فرق با مرد ندارد. نکته قابل تذکر فهرست مطالب قرآن کریم در عین اینکه زن و مرد را بدیده یکسان مینگرد، به هیچ
وجه نمیگوید که این دو جنس از لحاظ نیرو و استعداد و تواناییها کاملاً مشابه و همانند یکدیگرند. تساوي زن و مرد از نظر
تواناییها و استعدادها، از جمله اشتباهات رایج و فسادانگیز عصر ما، به ویژه در جامعه غربی است که برابري زن و مرد را به طور
مطلق انگاشته و حتّی در زمینه فعالیتها و نقشهاي اجتماعی نیز تفاوت میان آن دو قائل نمیشود. این ایده باعث شده که جامعه
غرب به یک جامعه تک جنسی مبدّل گردد، تا بدانجا که زنان عملاً از زن بودن خود احساس تنفّر کرده و به تقلید از مردان
بپردازند و تلاش میکنند که همگام با مردان نقشهایی را در جامعه عهدهدار شوند که پول و قدرت بیشتر در آنها نهفته است.
این نظریه باعث شده که زنان به کلّی وظایف اصلی خویش را فراموش کرده و در سازمانهاي دولتی و یا تجاري به رقابت با مردان
برخیزند. جامعهاي که بر اساس قرآن بنا میشود، جامعهاي دو جنسی است که در آن هر یک از دو جنس زن و مرد به وظایف
خاص خویش میپردازند، و در این تقسیم کار، مسئولیت اداره امور اقتصادي جامعه، بیشتر بر دوش مردان و اداره خانه، پرورش و
تربیت فرزندان که در اسلام از اهمیت ویژه برخوردار میباشد، بیشتر بر دوش زنان قرار دارد، و تنها در این صورت است که
و الوالداتُ یرفعن اولادهنّ حولین کاملین لمَنْ » : سلامت و رفاه اجتماعی تأمین خواهد شد. و قرآن کریم در این زمینه اشاره دارد
اراد ان یتمّ الرّضاعۀ و علی المولود له رزقهنّ و کسوتهنّ با المعروف لاتکلّف نفسٌ الّا وُسعها لاتضارّ والدةٍ بولدها و لامولودٌ له
الرّجال قوّامون علی النّسآء بما فضّل اللّه بعضهم علی بعضٍ و بما انفقوا من اموالهم فاالصّالحاتُ قانتاتٌ » : 35 ) نیز میفرماید )«... بولده
36 ) امروز در دنیاي غرب بسیار از زنان از شعارهاي آزادي و برابري فیمینیستی بیزاري میجویند. ).« حافظات للغیب بما حفظ اللّه
یک خانم روزنامهنگار آمریکایی که از طرفداران حقوق زن در این زمینه است، کتابی منتشر کرده و شرح حال خود را به رشته
زنان آمریکایی با اشتغال در خارج از خانه و رقابت بیفائده با مردان، بزرگترین محبّت زندگی یعنی » : تحریر درآورده، مینویسد
.« اگر میخواهید خانواده داشته و مادر باشید، به خود بپردازید » : او به زنان جهان توصیه میکند .« مادر شدن را از دست دادهاند
گزارشی دارد که قسمتی از آن چنین است: ،« دین اسلام سریعترین رشد را در انگلستان داشته است » رادیو دولتی انگلستان با عنوان
بر اساس آمارگیري روزنامه تایمز، تعداد تازه مسلمانان انگلیس رقمی در حدود 20 هزار نفر است که اکثریت آنان را زنان انگلیسی
تشکیل میدهند. در میان تازه مسلمانان آمریکایی نیز بیش از 80 % زن دیده میشود. به گفته زنان انگلیسی تازه مسلمان، ارزشهاي
اسلامی عمیقاً آنان را جذب کرده است.( 37 ) گریز زنان از تمدّن غرب و پناه گرفتن آنان به اسلام، نمایانگر این واقعیت است که
امروزه براي انسانهاي خردورز و آرمانخواه از مرد و زن، فمینیزم غرب جلوه و جاذبهاي ندارد. پاورقی ها: فهرست مطالب 1. کتاب
مقدّس چاپ لندن 2. انجیل برنابا، ترجمه حیدر قلیخان قزلباش، معروف به سردار کابلی، مطبعه سعادت کرمانشاه. 3. حجرات آیه
7. تورات، چاپ لندن. 8. انجیل برنابا، ترجمه سردار کابلی. 9. حقوق زن . 6. بقره آیه 187 . 5. اعراف آیه 189 4. نسآء آیه 1 .13
صفحه 11 از 109
10 . روح اسلام، امیرعلی، ترجمه ایرج رزّاقی و محمد مهدي حیدر پور، . در ادوار و ادیان، حسام نقیبائی، چاپ اختر شمال، ص 32
14 . سوره اعراف، آیه . 13 . سوره بقره، آیه 36 . 12 . سوره اعراف، آیه 20 . انتشارات آستان قدس رضوي. 11 . سوره بقره، آیه 35
17 . سوره بقره. 18 . نظام حقوق زن در اسلام، مرتضیمطهري، انتشارات . 16 . سوره اعراف، آیه 23 . 15 . سوره بقره، آیه 36 .22
23 . سوره . 22 . سوره توبه، آیه 72 . 21 . سوره غافر، آیه 40 . 20 . سوره نمل، آیه 97 . 19 . سوره احزاب، آیه 35 . صدرا، ص 116
.28 . 27 . همان، آیه 42 . 26 . همان، آیه 45 . 25 . سوره آل عمران، آیه 39 . 24 . نظام حقوق زن در اسلام، ص 117 . مؤمن، آیه 40
33 . سوره مائده، آیه . 32 . سوره نمل، آیه 97 . 31 . سوره مؤمن، آیه 40 . 30 . سوره غافر، آیه 40 . 29 . همان، آیه 37 . همان، آیه 43
37 . فصلنامه پژوهشهاي قرآنی، شماره 28 27 ، ص . 36 . سوره نسآء، آیه 34 . 35 . سوره بقره، آیه 233 . 34 . سوره نور، آیه 2 .38
.59
مقام دوم: زن و مسایل حقوقی در خطابات قرآنی
زن و حقوق مدنی یا خانواده احترام محدود زن و حقوق اقتصادي زن و حقوق اجتماعی و سیاسی یکی از مسائل مهم و داغی که
در چند دهه اخیر در محافل حقوقی و اجتماعی و سیاسی دنیا مطرح بوده و امروز هم در گوشه و کنار این عالم بازار گرم و پررونق
دارد مسئله حقوقی زن یا دفاع از حقوق زن است، و قبل از آنکه بیان قرآن و خطابات قانونی او را در این باره بدانیم لازم است
نگاه گذرا و اجمالی به وضعیت زنان و چگونگی حقوق آنها در جوامع گذشته و امروز جهان داشته باشیم. در یک تقسیمبندي
میتوان اقوام و ملل گذشته را بدو قسم متمدّن و غیر متمدّن تقسیم کرد، در میان قبایل وحشی و غیر متمدّن زن هیچ گونه حقّی
حتّی حق حیات هم نداشت. مرد میتوانست زنش را به هر کس بخواهد بفروشد و یا ببخشد و یا او را براي همخوابی و فرزند
آوردن و خدمت کردن کرایه و قرض بدهد، و میتوانست به هر نحو که بخواهد زنش را مجازات کند و حتّی او را بکشد و
گوشتش را بخورد.( 1) امّا در میان ملل متمدّن که داراي برنامه و قانون بودن مانند چین و هند و روم شرقی نسبت به ملل غیر متمدّن
زن وضع بهتري داشت، کشته نمیشد و گوشتش خورده نمیشد، ولی هیچ گونه استقلال و آزادي در اراده و اعمال نداشت و
تحت قیمومیت مرد میزیست و از جانب خود نمیتوانست کاري را انجام دهد، و حق هیچگونه مداخله در امور اجتماعی از قبیل
حکومت و قضاوت و غیره را نداشت، و در این مقدار همه آن ملل مشترك بودند و هر یک از اینها به حسب اقتضاء اوضاع و مناطق
زندگی اختصاصاتی نیز داشتند، در چین ازدواج با زن یک نوع خریداري و مالک شدن محسوب میشد و زن به طور کلّی از ارث
محروم بود و حقّ همغذا شدن با مرد حتّی پسران خودش را نداشت، و در هند زن تابع شوهر بود و بعد از مردن او دیگر حقّ ازدواج
نداشت یا با جسد شوهرش سوزانده شود و یا اینکه با خار و زبون زندگی کند.( 2) و در حجاز از ظهور اسلام با زن همان معامله
انسان وابسته و غیرمستقل انجام میشد و از هرگونه حق و حقوقی محروم بود، رفتار آنها شباهت زیادي به بشرهاي نیمهوحشی
داشت. زیرا با وضع رسوا و ننگینی از زن بهرهبرداري میکردند و در محیط آنها زن آنچنان بیاراده و اختیار بود که گاهی جهت
ارتزاق صاحب خود کرایه قرار میگرفت.( 3) امّا حقوق در اروپا: در اروپا و به طور کلّی در غرب زن هیچ وقت شخصیت
حقیقیاش را آنطور که فطرت ذاتی و طبیعت خدادادي او اقتضاء دارد پیدا نکرد، و به قول متفکّر مصري سیّد قطب در طول تاریخ
ممتد اروپا هرگز اتّفاق نیفتاده که زن را جزیی از نفس انسانیت و سازنده جنس بشر و پاسدار محیطی که آدمی دوران کودکی را
در آن میگذراند بشناسد( 4)، از این سو است که از حقوق واقعی خویش نیز برخوردار نشد و همیشه فرد غیر مستقل و وابسته به
مرد و در اختیار مرد بود و از سادهترین و پیش پا افتادهترین حقوق خود محروم بود، این وضع تا همین دو قرن اخیر ادامه داشت. در
قرنهاي 17 و 18 میلادي متفکّران اروپایی مانند ژان ژاك روسو و ولتر و منتسکیو تلاش کردند نظریاتشان را درباره حقوق طبیعی
و فطري مسلّم انسان گسترش دهد نتیجه آن تلاشها کنگره است که در سال 1776 در فلاردلفیا برگزار شد، و در آن کنگره بر
صفحه 12 از 109
حقوق تمام ملّتها در زمینه استقلال و تعیین سرنوشت تأکید شده است.( 5) امّا حقوق زن در برابر حقوق مرد اوّلین بار در قرن بیستم
اعلام شد، انگلستان اوّلین کشور داراي دموکراسی و نخستین کشور بود که این مطلب را اعلام کرد، ایالات متحده آمریکا گر چه
همزمان با استقلال خود در قرن هجده حقوق بشر را برسمیت شناخت امّا در سال 1920 بود که به تساوي حقوق سیاسی زن و مرد
گردن نهاد.( 6) این تساوي حقوق مرد و زن در غرب چنان مهم جلوه کرد که ویل دورانت فیلسوف و نویسنده تاریخ تمدّن در
اگر فرض کنیم ما اکنون در سال 2000 میلادي هستیم و میخواهیم بدانیم مهمترین حادثه اتّفاق افتاده » : تفسیر این حرکت میگوید
7) امّا قرآن کریم )«... در ربع قرن اوّل بیستم چیست، خواهیم دید که این حادثه نه انقلاب روسیه، بلکه دگرگونی در وضع زن است
قبل از 1400 سال یعنی آن زمان که ظلم و بیعدالتی نسبت به زن به همه جا سایه افکنده بود، زن به عنوان یک کالا بیش ارزش
8) یعنی )« ولهنّ مثل علیهنّ با المعروف » : نداشت و از هیچگونه حق و حقوقی برخوردار نبود، با صراحت و قاطعیت اعلام میدارد
زن همان مقدار که در اجتماع و خانواده وظایف سنگینی دارد و حقوق قابل توجّه نیز دارد. تا از تساوي این حقوق با آن وظایف
اجراي عدالت در حق آنان عملی گردد.( 9) امّا کیفیت و چگونگی این حقوق، این احتیاج به بحث و بررسی دارد، براي توضیح و
روشن شدن مطلب لازم است در این باره در سه جهت عمده و اساسی بحث بکنیم. الف) زن و حقوق مدنی ب) زن و حقوق
اقتصادي ج) زن و حقوق اجتماعی و سیاسی زن و حقوق مدنی یا خانواده فهرست مطالب خانواده یک واحد اجتماعی است که
هدف از آن تأمین سلامت روحی و روانی افراد آن است، قرآن کریم براي تام افراد خانواده یک حقوقی قائل است، و این حقوق
در قبال وظایفی است که نسبت به همدیگر دارد، ممکن نیست کسی را پیدا بکنیم که حقّی در موردي داشته باشد و بدون اینکه
وظیفهاي بر دوش او قرار گیرد، پس بنابر این همانطور که مرد در برابر وظایفی که نسبت به همسر و فرزندان خود دارد و این
موجب شده که حقوقی نیز به عهده آنها داشته باشد، و زن نیز در قبال وظایف که در زندگی بعهده او نهاده شده است از حقوقی
برخوردار است، و این حقوق زن در خانواده متفاوت است بعهده شوهر بعنوان همسر یک حقوقی دارد و بعهده فرزندان بعنوان مادر
حقوقی دیگر، پس لازم است ما در اینجا در دو بخش یا در دو قسمت بحث بکنیم. 1 حقوق زن بر عهده شوهر: از آنجا که دین
اسلام دین عدالت است حقوق هیچ دسته و طایفهاي در آن ضایع نمیشود و براي هر کسی حقوقی متناسب با وضعیت طبیعی او به
نحو احسن در نظر گرفته شده است، و این در مورد زن و شوهر نیز ساري و جاري است، به خلاف ادّعاهاي دشمنان اسلام و
یاوهگویان روشنفکرنما که همه چیز را از عینک بدبینی غرب و دشمنان اسلام میبیند اعتراض سرمیدهد که خانواده اسلامی
خانواده مردسالاري است. زنان در آن مظلوم و از حقوق طبیعی خود برخوردار نیست، و براي رفع مظلومیت و رسیدن زنان به
حقوق حقّه خویش لازم است کشورهاي اسلامی تمام بندهاي مواد کنوانسیون زنان سازمان ملل متّحد را بپذیرند و آن را در مورد
زنان جامعه خویش پیاده کند. اسلام همانطور که در سایر جهات از خود برنامه و قانونی دارد در مورد زن و مسایل خانوادگی نیز
از خود برنامه و قانونی دارد و احتیاج به برنامههاي وارداتی ضد دینی و ارزشی بیگانه نیست، در جامعه قرآنی همانطور که شوهران
بر عهده زنان حقوقی دراند و بر زنان لازم است آن را انجام بدهند، متقابلًا زنان نیز بر عهده شوهران حقوقی دارند که بر مردان
10 ) یعنی همان حقوقی ).« وَ لَهُنّ مثل الّذي علیهنّ با المعروف » : لازم است آن را اتیان بکنند، و قرآن کریم در این مورد میفرماید
که مردان بر گردن زنان دارند و زنان نیز به گردن شوهران دارند. ما اینجا اصول و کلّیات آن سر حقوقی را که زن در خانواده بر
عهده شوهر دارد و در خطابات قرآنی به آن اشاره شده است ذکر میکنم و ببینم چه حقوقی بالاتر و بهتر و مناسبتر با وضع
جسمی و روحی زن در دنیا از این حقوق است. الف) حق رفتار شایسته. قرآن کریم برخلاف ملل گذشته و اعراب جاهلیت، که با
یا ایّها الّذین » : زنان رفتار بد و برخورد ناشایسته داشتند، خطاب میکند با زنان رفتار خوش نمایید؛ اگرچه آنها را نمیپسندید
11 ) ب) حق مسکن. قرآن کریم دستور میدهد به هر جا که خودتان سُکنی ).« آمنوا... و عاشروهنّ باالمعروف فَاِنْ کرهتموهنّ
12 ) ج) حق نفقه. قرآن کریم برخلاف اعراب ).« اسکنوهنّ من حیث سکنتم من وَجدکم » : میگزینید به زنان همانجا سکنی بدهید
صفحه 13 از 109
الرّجال قوّامون علی النّسآء بما فضّل اللّه بعضهم علی بعضٍ و بما » : جاهلیت به زنانش نفقه نمیدادند، میگوید به زنانتان نفقه بدهید
13 ) د) حق مهر. قرآن کریم برخلاف عادات جاهلیت که به زنانش مهر نمیدادند دستور میدهد به زنانتان ).« انفقوا من اموالهم
الرّجال قوّامون علی » 14 ) اشکال: اسلام طبق آیه ).« و آتُوالنّسآء صدقاتهنّ نحلۀ » : مهرش را به عنوان هدیه تقدیم نمایید
16 )، ریاست و مسئولیت خانه و خانواده را به مرد واگذار نموده است و این موجب میشود زن )« وللرّجال علیهنّ درجۀ »(15)« النّسآء
با مرد در حقوق مساوي و برابر نباشد. جواب: مسئولیت کلّی هر نهاد یا سازمانی باید نهایتاً به دست یک فرد یا گروه سپرده شود، و
در نهاد خانواده نیز لازم است یک نفر بار مسؤلیت کلّی را بر عهده گیرد، امّا اینکه چرا قرآن کریم مسئولیت و سرپرستی خانه و
خانواده را به مرد سپرده است، پاسخ روشن دارد. بین زن و مرد، به ویژه از نظر بیولوژیکی و توان جسمی، تفاوتهایی وجود دارد
که هریک را مستعد پذیرش وظایف خاص مینماید. قانونِ آفرینش، وظیفه حسّاس مادري و پرورش نسلهاي نیرومند را بر عهده
زن گزارده است. به همین دلیل، سهم بیشتر از عواطف و احساسات به او داده شده است؛ در حالیکه طبق این قانون، وظایف
خشن و سنگین اجتماعی بر عهده جنس مرد واگذار شده است، و سهم بیشتر از تفکّر به او اختصاص یافته است. بر این اساس،
معلمولاً مسئولیت تأمین نیازهاي مالی و اقتصادي خانواده، بر دوش مردها قرار دارد، و این واقعیت تفویض و سرپرستی خانواده به
الرّجال قوّامون علی النّسآء بما فضّل اللّه بعضهم علی بعضٍ و » : مرد را به خوبی توجه میکند. قرآن کریم نیز به این مطلب اشاره دارد
-2 حقوق زن بر عهده فرزندان همانطور که قبلًا بیان شد، از آنجا که پدر و مادر نسبت به فرزندان (17)« بما انفقوا من اموالهم
وظایف دارد و متقابلاً بر عهده آنان حقوق نیز دارد، و این حقوق در دنیاي غرب به کلّی فراموش شده است. این، ناشی از آن
وضعیتی است که در آنجا حاکم است که فرزندان پس از بلوغ قانونی، محیط خانواده را ترك گفته، به فکر زندگی جدا از پدر و
مادر هستند. چنین برنامهاي آن چنان محیط خانواده را سرد و منجمد کرده است که چه بسا سالی میگذرد پدران و مادران روي
فرزندان خود را نمیبینند. هر چه از دوران جدایی آنان بگذرد بر بیعلاقگی آنان نسبت به والدین افزوده میشود. بالاخره موقعی
که پدر و مادر پا به پیري و فرتوتی بگذارند چنان بیچاره میشوند که دولت مجبور میشود که این گروه را در نقطه یا نقاطی به نام
خانه سالمندان جاي دهد.( 18 ) متأسفانه به اثر تهاجم فرهنگی و تقلید از فرهنگهاي منحط بیگانه این وضعیت در جوامع اسلامی نیز
کم و بیش راه یافتند، پدران و مادران پیري که یکروز چشم و چراغ خانوادهها بود و احترامش به همه لازم بود کمکم از کانون
گرم خانوادهها رانده و در خانه سالمندان جاي میگیرند. قرآن کریم بر همه این ایدهها و باورها و فرهنگهاي غلط، مُهر بطلان
میزند و حقوق بس بزرگ براي مادران در کنار حقوق پدران بیان میکند، که به طور اجمال، به مهمترین آنها اشاره میشود.
الف) حق احسان. قرآن کریم در آیات متعدّد در کنار دعوت به یکتاپرستی و نهی از پرستش غیر نیکی به پدر و مادر را پیش
و اعبد و اللّه و لاتشرکوا به شیئاً و » : میکشد و به آن فرمان میدهد، گویی نیکی به این رو در دومین مرحله از اهمیت قرار دارد
و اذ اخذنا مثاق بنی » (20).« قل لو تعالَو اَتلُ ما حرّم ربّکم علیکم الاّ تشرکوا به شیئاً و باالوالدین احساناً » (19).« باالوالدین احساناً
21 ) احسان، یک مفهوم وسیع و دامنهدار است که محدود و منحصر به یک یا چند ).« اسرائیل لاتعبدون الّا اللّه و باالوالدین احساناً
چیزي نمیشود و هر کار نیک و شایسته انسان براي کسی انجام دهد که منفعت مادي و یا معنوي براي او در بر داشته باشد احسان
براي او شمرده میشود، پس انفاق و رسیدگی به امور مادي و معیشتی پدر و مادر احسان به آنها است، قرآن کریم به این مطلب
22 ) ب) حق احترام. قرآن کریم احترام پدر و مادر را )« یسئلونک ماذا یُنفقوا قُل ما انفقتم من خیرٍ فللو الدین و الاقربین » : اشاره دارد
و قضی » خصوصاً در دوران پیري و شکستگی آنان واجب و لازم میداند، از کلام درشت و برخورد ناشایسته با آنان نهی نموده
23 ) نیز به برخورد ).« ربّک اَلاّ تعبدوا اِالاّ ایّاهُ و باالوالدین احساناً اِمّا یَبْلُغَنّ عند الکِبَر احدهما او کلاهما فلاتقل لهما اُفٍّ و لاتنهرهما
24 ) این حق احترام به درجهاي است که قرآن دستور میدهد )« و قل لهما قولًا کریما » : شایسته و گفتار کریمانه با آنان، امر مینماید
25 ) ج) حق دعا و طلب ).« و اخفض لهما جناح الذُّلِّ من الرّحمۀ » : در مقابل آنان متواضع باشید و به آنان لطف و محبّت نمایید
صفحه 14 از 109
قُل ربّ » : آمرزش. قرآن کریم ما را فرمان میدهد براي پدر و مادرتان دعا بکنید و از خداوند براي آنها طلب آمرزش نمایید
26 ) دعا در حق پدر و مادر اختصاص به زمان حیات آنها ندارد و پس از درگذشت آنها نیز در یاد )« ارحمهما کما ربّیانی صغیرا
ربّنا اغفرلی و لوالديّ و »(27).« ربّ اغفرلی و لوالديّ » : آنها بود و برایشان طلب مغفرت و آمرزش کرد، قرآن کریم میفرماید
28 ) احترام محدود فهرست مطالب قرآن کریم گرچه با بیان گسترده انسان را به بزرگداشت والدین و ).« للمؤمنین یوم یقوم الحساب
اطاعت و فرمانبرداري از آنان دعوت نموده، ولی در عین حال، نکته قابل توجّه را یادآور شده است و آن این است که مهر و
مودّت فرزند به والدین نباید کورکورانه باشد و موجب شود که انسان پا از مرز عدالت فراتر نهند. و اگر آنان را ظالم و ستمگر
یا ایّها الّذین آمنوا کونوا قوّامین باالقسط شهداء للّه و لو علی انفسکم » تشخیص دهد نباید از شهادت برحق علیه آنان خودداري کند
29 ) اگر پدر و مادر انسان را به شرك و بتپرستی و انحراف از جاده حق دعوت کردند باید در برابر آنان )«... او الوالدین و الاقربین
30 ) پس نتیجه این میشود همانطور که مرد ).« و انْ جآهَداك علی ان تشرك بی مالیس لک به علمٌ فلاتطعهما » ، مقاومت نشان داد
در خانواده از حق و حقوقی برخوردار است زن نیز در خانواده از حق و حقوق برخوردار است، و هیچ فرق بین این دو از این جهت
نیست. زن و حقوق اقتصادي فهرست مطالب یکی از مسائل مهم و مورد توجّه در این مقام همین مسئله است که آیا زن در امور
مالی و اقتصادي از دیدگاه خطابات قرآنی از چه حق و حقوق برخوردار است؟ این مطلب از آنجا داراي اهمیت میباشد که زن در
طول تاریخ از این حق یا به کلّی محروم بوده و یا از حق مناسب و شایسته خودش بطور کامل برخوردار نبوده است. قبل از ظهور
اسلام و در دوران جاهلیت به همان دلیل که براي زن کمترین جایگاه انسانی و ارزش قایل نبودند حق مالکیت هم نداشته و مالک
هیچ چیز به حساب نمیآمد، حتّی در مواردي چون ارث نه تنها زن مالک سهم خود نمیشد بلکه خودش جزء مایملک متوفّی به
حساب میآمد و بسان اشیاء به سایر ورثه انتقال پیدا میکرد.( 31 ) امّا در جوامع بشري دو قرن اخیر که مردم متمدّن شدن دارایی
قانون کشوري و بین المللی بودن، گرچه وضعیت زن نسبت به دوران جاهلیت یک درجه بهتر شده بود و مالک مالی بحساب
میآمد، ولی بحقوق کامل خود از این جهت نرسیدن، به عنوان شخصیت غیر مستقل شناخته میشد، مانند صغیر و مجنون محجور،
و از تصرّف در اموال خود ممنوع بوده است. این طرز تفکّر حتّی در قانون مدنی به اصطلاح مترقّی فرانسه هم دیده میشود که به
عنوان نمونه به چند ماده از موادي که درباره روابط مالی زوجین سخن میگوید اشاره میشود. از ماده 215 و 217 استفاده میگردد
که زن شوهردار نمیتواند بدون اجازه و امضاء شوهر خود هیچ عمل حقوقی را انجام بدهد، و هرگونه معامله براي او محتاج به اذن
طبق «. البته در صورتی که شوهر نخواهد از قدرتش سوء استفاده کرده و بدون علّت موجّه از اجازه دادن امتناع ورزد » شوهر است
ماده 1242 شوهر حق دارد به تنهایی در دارایی مشترك بین زن و مرد هرگونه تصرّف که بخواهد بکند و اجازه زن هم لازم نیست
و از این بالاتر در ماده 1428 «. البته با این قید که هر معاملهاي که از حدود اداره کردن خارج باشد موافقت و امضاء زن لازم است »
البته با این قید که در هرگونه معاملهاي که از حدود اداره کردن » حق اداره کلّیه اموال اختصاصی زن را هم به مرد محوّل کرده است
32 ) این وضعیت تا قبل از صد سال تقریباً در تمام کشورهاي اروپایی حاکم بود، در )« خارج باشد موافقت و امضاء زن نیز لازم است
انگلستان که سابقاً شخصیت زن کاملًا در شخصیت شوهر محو بوده دو قانون، یکی در سال 1870 ، دیگري در سال 1900 میلادي
به اسم قانون مالکیت زن شوهردار از زن رفع حجر نموده، در قانون ایتالیا سال 1919 میلادي زن را از شمار محجورین خارج کرد و
در قانون مدنی آلمان سال 1900 میلادي و در قانون مدنی سوئیس سال 1907 میلادي آمده زن مثل شوهر خود اهلیت دارد، در
قانون فرانسه در سال 1938 در حدود حجر زن شوهردار را تعدیل کرده است.( 33 ) امّا اسلام قبل از 1400 سال یعنی هزار سیصد
سال قبل از اروپا این قانون را گذراند. انواع و اقسام ارتباطات مالی و اقتصادي را براي زن بلامانع دانسته و براي او استقلال و آزادي
کامل داده تا بتواند در اموال شخصی خود هرگونه دخل و تصرّف نماید و بدون اینکه کسب و موافقت شوهر لازم باشد، اعم از
اینکه آن اموال قبل از ازدواج بدست آمده باشد و یا بعد از آن، از راه کسب و کار بدست آمده باشد و یا از راه ارث و امثال آن
صفحه 15 از 109
بدست آمده باشد. براي هرچه بیشتر روشن شدن ریزهکاریهاي مطلب میتوان منابع دارایی زن را در امور زیر خلاصه کرد که قرآن
کریم نسبت به همه آنها براي زن استقلال و مالکیت تام داده است. 1- کار و دستمزد: قرآن کریم به خلاف دوران جاهلیت که
براي زن هیچ گونه حق کار و دستمزد قائل نبودند تمام دسترنج او را پدر یا شوهرش تصاحب میکرد. اعلان میدارد زنان مانند
-2 مهر: در جاهلیت (34).« للرّجال نصیبٌ ممّا اکتسبوا و للنّسآء نصیبٌ ممّا اکتسبن » ، مردان مالک بهره کار و زحمتشان میباشد
مهر نیز به زنان تعلُّق نمیگرفت، و اگر در بعض قبایل چیزي شبیه مهر مرسوم بود در واقع قیمت زن بود که اولیآء زن آن را تصاحب
-3 ارث: (35).« و آتوالنّسآء صدقاتهنّ نحلۀ » میکردند، امّا قرآن با صراحت و قاطعیت دستور میدهد که به زنانتان مهرش را بدهید
در عصر جاهلیت زن هیچگونه سهم از ارث نداشت. اعراب زنان و دختران را لایق ارثبري نمیدانستند و میگفتند: لایرثنا الّا من
یحمل السّیف و یحمی البیضۀ، یعنی آن کسی که نمیتواند شمشیر کشد و از قبیله دفاع کند نباید ارث برد، تنها پسران و در نبود
آنها برادران و یا مردان فامیل وارث متوفّی بود.( 36 ) این منحصر به اعراب نبوده در قوانین قدیم هندي و ژاپنی و رومی و یونانی و
ایرانی بیعیضهایی ناروا در مسأله ارث زیاد وجود داشته است.( 37 ) امّا قرآن کریم بر همه این باورها و اعتقادات و قوانین ظالمانه
خط بطلان کشیده و اعلان میدارد مردان سهمی از اموالی که پدر و مادر و نزدیکان بجاي میگذارند دارند، و زنان هم سهمی،
للرّجال نصیبٌ ممّا ترك الوالدان و الاقربون و » . خواه کم باشد یا زیاد، بنابراین هیچیک حق ندارند سهم دیگري را غصب بکند
38 ) اشکال: ممکن است بعض اینطور اشکال بکند ).« للنّسآء نصیبٌ ممّا ترك الوالدان و الاقربون ممّا قل منه او اکثر نصیباً مفروضاً
که نموده است اگر اسلام توجّه خاص به حقوق مالی زن نموده و زن را از این جهت مانند مرد میشمارد چرا در باب ارث سهم
مردان را دو برابر سهم زنان قرار داده است. قرآن کریم میفرماید: و لذّکر مثل حظّ الانثیین. جواب: با اینکه ظاهراً ارث مرد دو
برابر ارث زن است، امّا با دقّت بیشتر روشن میشود که از یک نظر ارث زنان دو برابر ارث مردان میباشد، و این به خاطر حمایتی
است که اسلام از حقوق زن کرده است. چون وظایفی که بر عهده مردان گذارده که با توجّه به آن نیمی از درآمد مردان عملًا
خرج زنان میشود در حالیکه بر عهده زنان چیزي گذارده نشده است، مرد باید هزینه زندگی همسر خود را طبق نیازمندي او از
مسکن و پوشاك و خوراك و سایر لوازم بپردازد، هزینه فرزندان خردسال نیز بر عهده اوست در حالیکه زنان از هرگونه پرداخت
هزینهاي حتّی براي خودشان معاف هستند، بنابراین یک زن میتواند تمام سهم ارث خود را پسانداز بکند در حالیکه مرد ناچار
است آن را براي خود و همسر و فرزندان خود خرج کند.( 39 ) این اشکال تقسیم ارث اختصاص به زمان ما ندارد. در صدر اسلام و
در زمان ائمه علیهمالسلام هم مطرح بوده است، ابن ابی العوجا مردي است دهري بخدا و مذهب اعتقاد نداشته و به قانون اسلام
اعتراض میکرد و از جمله اعتراضات او همین مسئله تقسیم ارث بود که میگفت: ما بالُ الحرأة المسکینۀ الضعیفۀ تأخذ سهماً و
یأخذ الرّجل سهمین. یعنی چرا زن بیچاره که از مرد ناتوانتر است باید یک سهم ببرد و مرد که تواناتر است دو سهم ببرد؟ این
خلاف عدالت و انصاف است. امام صادق علیهالسلام فرمود: این براي این است که اسلام سربازي را از عهده زن برداشته و به علاوه
مهر و نفقه را به نفع او بر مرد لازم شمرده است، و در بعضی جنایات اشتباهی که خویشاوندان جانی باید دیه بپردازند، زن از
پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است، از این رو سهم زن در ارث از مرد کمتر شده است.( 40 ) در نتیجه اسلام توجّه خاص
بحقوق مالی و اقتصادي زن نموده است، با مقایسه اجمالی بین قانون اسلام و قوانین به اصطلاح دنیاي متمدّن غرب میتوان گفت
برخلاف تصوّر عدّهاي حدود و اختیارات زن، آزادي و استقلال او در انجام امور مالی و روابط حقوقی و اقتصادي در شریعت و
نظام اسلام و قانون قرآن به مراتب وسیعتر و بیشتر از آن مرزهایی است که در نظامهاي حقوقی کشورهایی مدّعی تمدّن براي زن
شناخته شده است. زن و حقوق اجتماعی و سیاسی فهرست مطالب اسلام همانطور که در سایر امور براي زن شخصیت حقوقی قائل
است و در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز براي زن شخصیت حقوقی قائل است، دخالت زن را مانند مرد در تمام فعالیتهاي اجتماعی
و شئون سیاسی جایز میداند و هیچ فرق بین آن دو از این جهت نمیگذارد، و اهم مسائل سیاسی و اجتماعی مسئله انتخابات و حق
صفحه 16 از 109
رأي و تعیین سرنوشت است که قرآن کریم این را به عنوان نمونه و سنبل از فعالیتهاي اجتماعی و سیاسی براي زن ذکر نموده
است، آیه 12 از سوره ممتحنه حاکی از این است که زنان مؤمن بعد از فتح مکّه با پیغمبر اکرم بیعت کردند و ایشان به فرمان
یا ایّها النّبی اذا اجاءك المؤمنات یبایعنک علی اَنْ لایشرکْنَ با اللّه شیئاً و » . خداوند رعایت شروط را مبناي این بیعت قرار داده است
لایَسرقْنَ و لایزنین و لایقْتُلن اولادهنّ و لایأتین ببهتانٍ یفترینه بین ایدیهنّ و ارجلهنّ و لایعصینک فی معروف فبایعهنّ و استغفر لهنّ
41 ) اي پیامبر: هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزي را شریک خداوند قرار ).« اللّهَ انّ اللّه غفورٌ رحیم
ندهند، دزدي نکنند، آلوده زنا نشوند و فرزند خود را نکشند و تهمت و افترایی پیش خود نیاورند، و در هیچ کار شایستهاي مخالف
فرمان تو را نکنند، و با آنها بیعت کن و براي آنها از درگاه خداوند طلب آمرزش نما زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است. امّا
کشورهایی که امروز داد از حقوق زن میزند و شعار دخالت زنان در مسائل اجتماعی و سیاسی را سرمیدهند قرنها بعد از اسلام
حق رأي براي زنان را در انتخابات پارلمانی آنهم بعد از سالها مبارزه و تلاش توسط جنبش زنان و آزاديخواهان تصویب کردند.
بالاخره براي اوّلین بار حق رأي براي زنان و نمایندگی آنان در مجلس در دو کشور نیوزیلند در سال 1893 و استرالیا در سال 1902
برسمیت شناخته شد، و آنجا هم این حقوق براي گروه خاص از زنان تعلّق گرفت که زنان اروپایی تبار باشد، در سوي دیگر جهان
در سوئد این جنبش در سال 1862 شروع و در سال 1918 به ثمر رسید و زنان توانستند در رأيگیري در سطح محلّی و ملّی شرکت
کنند، و بالاخره در سال 1920 این موارد در قانون ملحوظ شد، در ایالات متحده آمریکا در 26 آگوست سال 1920 بود این حق
رأي در قانون اساسی منظور شد، در فنلاند در 20 جولاي 1906 زنان از حق رأي برخوردار شدند، بین سالهاي 1907 و 1915 زنان
نروژ، دانمارك و ایسلند نیز راه آنان را دنبال کردند.( 42 ) شرایط حق رأي: در این آیه شریفه نکته بسیار مهم اخلاقی تحت عنوان
شرایط بیعت ذکر شده است که قابل توجّه است، معمولًا کشورهاي دنیا براي رأي دادن و یا کسب رأي نمودن یک سري شرایط را
از قبیل تابعیت، ملّیّت، نژاد، مدرك و امثال آن تعیین میکنند، امّا قرآن کریم براي بیعت زنان یک سري شرایط را ذکر میکند که
براي صلاح جامعه و فرد و موجب رستگاري آنها در دنیا و آخرت میباشد، که آن شرایط عبارتند از: 1- چیزي را شریک خداوند
قرار ندهند. 2- دزدي نکنند. 3- آلوده زنا نشوند. 4- فرزندان خود را نکشند. 5- تهمت و افتراء پیش خود نیاورند. 6- و در هیچ
امور سیاسی مخصوص یک طبقه نیست همانطور که ) « قد » کار شایسته مخالفت پیامبر را نکنند. پس در اسلام به تعبیر حضرت امام
علم مخصوص یک طبقه نیست، همانطور که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند زنها هم باید
دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند، زنها هم باید در فعالیتهاي اجتماعی و سیاسی همدوش مرد باشند، البته با حفظ آن چیزي که
اسلام فرموده است.)( 43 ) اشکال: جاي اینکار نیست که اسلام دخالت زنان را در تمام امور اجتماعی و سیاسی جایز میداند. امّا چرا
در امور قضا و صدور حکم استثناء نموده و جایز نمیداند؟ جواب: اسلام براي هرکدام از زن و مرد شغل مناسب با طبیعت و توان
آنها در نظر گرفته است از آنجاییکه طبیعت مرد جدّي و خشن است، براي قضاوت که احتیاج به علم و حکمت بیشتري میباشد از
وجود مرد استفاده میشود، چون ممکن است رأفت و رحمت زن مانع از اجراي حکم و مجازات مجرم بشود، در حالی که بر اساس
44 )خداوند جامعه اسلامی و حاکم آن را از رأفت و رحمت ورزیدن به مجرمین منع )« و لاتأخذکم بهما رأفۀٌ فی دین اللّه » آیه شریفه
میکند، و این یک نوع دقّت و محکمکاري در اجراي عدالت است، امّا در وظایفی که نیاز به رأفت و حکمت است اختصاص به
مرد ندارد، از وجود هر دو استفاده میشود. نتیجه: به خلاف ادّعاي دشمنان، اسلام در مسائل اجتماعی و سیاسی مانند مسائل دیگر
توجّه خاص به حقوق زن نموده است، و دخالت زنان را در تمام فعالیتهاي اجتماعی و سیاسی جایز میداند، مگر در موارد نادر
. مانند قضاوت و مرجعیت که با طبع لطیف و احساسات ظریف او تناسب ندارد فقط منع شده است. پاورقی ها: فهرست مطالب 1
4. ادّعا نامهاي . 3. تفسیر نمونه، انتشارات دار الکتاب، ج 2، ص 161 . 2. همان، ص 263 . المیزان، مؤسسه اسماعیلیان، ج 2، ص 262
علیه تمدّن غرب و دورنمایی از رسالت اسلام، سیّد قطب، ترجمه سیّد علی و سید هادي خامنهاي، مشهد، چاپ رضوي. 5. فصلنامه
صفحه 17 از 109
. 9. تفسیر نمونه، ج 2، ص 110 . 8. سوره بقره، آیه 228 . 6. همان. 7. همان، ص 335 . پژوهشهاي قرآنی، شماره 29 و 30 ، ص 334
15 . همان، . 14 . همان، آیه 4 . 13 . سوره نسآء، آیه 34 . 12 . سوره طلاق، آیه 6 . 11 . سوره نسآء، آیه 19 . 10 . سوره بقره، آیه 228
. 19 . سوره نسآء، آیه 36 . 18 . منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج 1، ص 70 . 17 . سوره نسآء، آیه 34 . 16 . سوره بقره، آیه 228 . آیه 34
.25 . 24 . سوره اسراء ، آیه 24 . 23 . سوره اسراء، آیه 23 . 22 . همان، آیه 215 . 21 . سوره بقره، آیه 83 . 20 . سوره انعام، آیه 151
.30 . 29 . سوره نسآء، آیه 135 . 28 . سوره ابراهیم، آیه 41 . 27 . سوره نوح، آیه 28 . 26 . سوره اسراء، آیه 24 . سوره اسراء، آیه 25
33 . نظام حقوق . 32 . تفسیر نمونه، ج 2، ص 112 . 31 . فصلنامه پژوهشهاي قرآنی، شماره 28 27 ، ص 198 . سوره لقمان، آیه 15
36 . حقوق زن در اسلام و جهان، غلام یحیی . 35 . همان، آیه 4 . 34 . سوره نسآء، آیه 32 . زن در اسلام شهید مطهري، ص 200
39 . تفسیر . 38 . سوره نساء، آیه 7 . 37 . نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهري، ص 222 . نوري، چاپ چهارم، ص 199 198
. 42 . مجلّه زن روز، شماره 27 ، ص 30 . 41 . سوره ممتحنه، آیه 12 . 40 . نظام حقوق زن در اسلام، ص 225 . نمونه، ج 3، ص 290
. 44 . سوره نور، آیه 2 . 43 . صحیفه نور، ج 18 ، ص 264
مقام سوم: زن و مسایل اخلاقی و تربیتی در خطابات قرآنی
زن و مساله حجاب در خطابات قرآنی زن و امر به معروف و نهی از منکر در خطابات قرآنی زن و خانواده در خطابات قرآنی در
این مقام یک سري مطالب اخلاقی و تربیتی که در اسلام از اهمیت ویژه و والایی برخوردار است که در خطابات قرآنی آمده است
بطور اجمال و مختصر بحث میشود. زن و مساله حجاب در خطابات قرآنی فهرست مطالب یکی از مسائل بسیار مهم که در اسلام
براي زنان به آن تأکید و سفارش شده مسئله حجاب است، حجاب براي زن به اتّفاق علما دین واجب میباشد و آیات متعدّد در این
قُل للمُؤمنات یَغُضُ ضنَ من ابصارهنّ و یحفُظنَ فروجهن و لایبدین زینتهنّ الّا » : باره داریم که بذکر دو تا آن بسنده میشود. آیه اوّل
1) همه فقها و دانشمندان اسلامی و مفسّران اتّفاق نظر دارند که این )«... ظهر منها، و لیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ و لایبدین زینتهنّ
آیه دلالت دارد که بر زنان واجب است بدن و موي خود را از نامحرمان بپوشاند.( 2) توضیح اینکه در این آیه شریفه به پنج موضوع
یغضُ ضْنَ من » . در رابطه با حجاب و حفظ حریم عفّت تصریح شده است. 1- زنان دیدگان خود را از نامحرمان فرو خوابانند
-3 زنان زینت خود را جز آن مقدار .« و یحفُظْنَ فروجهنّ » . -2 زنان دامان خود را از هرگونه عوامل بیعفّتی حفظ نمایند .« ابصارهنّ
-4 زنان باید روسري خود را به سینه خود بیفکنند. .« و لایبدین زینتهنّ الّا ماظهر منها » . که بطور قهري آشکار است آشکار نسازند
منظور از زینت چیست؟ .« و لایبدین زینتهنّ » . -5 بار دیگر در قسمت پایان جمله فوق آمده .« ولیضربن بخمروهنّ علی جیوبهنّ »
زینت به معناي زیبایی، مقابل زشتی، و شامل هر نوع زینت طبیعی و عارضی، خواهد شد. در تفاسیر، براي زینت معانی مختلف ذکر
حق این است که منظور از زینتآلاتی است که روي بدن قرار گرفتهاند، طبیعی است که » : نمودهاند. در تفسیر نمونه، آمده است
بنابراین، زنان حق ندارند زینتهایی را که .« آشکار کردن چنین زینتی توأم با آشکار کردن اندامی است که زینت بر آن قرار دارد
معمولًا پنهان است آشکار سازند، هرچند اندامشان نمایان نشوند. به این ترتیب، آشکار کردن لباسهایی زینتی مخصوص که در
زیر لباس عادي یا در زیر چادر میپوشند مجاز نیست، چون قرآن از آشکار کردن چنین زینتهایی نهی کرده است.( 3) آیه دوم:
یا ایّها النّبی قل لِازْواجک و بناتک و نساء المؤمنین یُدنین علیهنّ من جلابیبهنّ ذالک ادنی ان یعرِفْنَ فلایوأذین و کان اللّه غفوراً »
5) خود را بر خویش فروافکنند، این کار )« روسريهاي بلند » 4) اي پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو جلبابها ).« رحیماً
براي اینکه از کنیزان و آلودگان شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند. این آیه به اصل وجوب حجاب براي زنان تصریح نموده
است و در پایان به یکی از فلسفههاي حجاب که عدمآزار از ناحیه مزاحمها است اشاره کرده است. پس میتوان گفت این آیه در
قرآن جامعترین آیه در حفظ حجاب و حریم عفّت میباشد.( 6) فلسفه حجاب درباره لزوم حجاب و پوشش اسلامی براي زنان علّت
صفحه 18 از 109
و فلسفه ذکر شده که به بعض آن اشاره میشود. 1 جلوگیري از فساد در مرد همواره غریزه جنسی فوق العاده قوي وجود دارد که
او را به شدّت نسبت به زن علاقمند میکند و از سوي دیگر زنان علاقه شدید به خودآرایی و نمایش خود دارد، نتیجه اگر حجاب و
پوشش صحیح در جامعه نباشد هرکدام از زن و مرد همچون آتش و پنبه به سوي هم نزدیک میشوند و شعلهور میگردند، و
روشن است دود سیاه چنین آتشی به چشم همگان آسیب میرساند و موجب فسادهاي گوناگون و زمینهسازي براي جرائم و
بزهکاریهاي مختلف خواهد شد. 2 حفظ کرامت زن زن از نظر حقوق و شخصیت انسانی با مرد یکسان است، حرمت و کرامت او
به این است که به عنوان یک انسان شرافتمند به او نگریست نه به عنوان یک وسیله جنسی و وسیله تبلیغ کالا و دکور اطاقها و عاملی
براي جلب سیّاحان و آن بانویی که برهنه یا بدحجاب از خانه بیرون میآید تا به خانه برگردد دهها و صدها افراد سبکسر و بیماردل
او را بچشم شهوت مینگرند. 3 جلوگیري از بیماریهاي روانی هرگاه پوششی براي زنان نباشد و آنها با جلوهگري و عشوهگري
آشکار گردد، به طور طبیعی مردان بخصوص جوانان در یک حالت تحریک دایم قرار میگیرند، همین موجب هیجان عصبی و
4 حجاب ( اضطراب اعصاب خواهد شد، چنانکه پزشکان روانی میگویند هیجان مستمر موجب بیماري روانی خواهد شد.( 7
مبازره با حربه استعمار یکی از حربههاي مهمّی که استکبار جهانی و استعمارگران تاریخ براي انحطاط و سقوط ملّتهاي مظلوم به
کار میبرد تا آنها را از درون تهی کنند رواج فرهنگ بیحجابی است، این رواج بیحجابی یک سیاست است که استعمارگران
براي سرکوب غیرتهاي دینی و وجدانهاي بیدار ملّتهاي آزاده و مبازر بکار میبرند، با از بین بردن باورهاي دینی و اعتقادات درونی
قیام و مبارزه فیزیکی آنها نیز شکسته میشوند و در نتیجه در دام استعمار استعمارگران درمیآیند. فرانتس فانون، جامعهشناس
به بررسی نقش حجاب زنان الجزایر در مقابل استعمار ،« انقلاب الجزایر یا بررسی جامعهشناسی یک انقلاب » مشهور، در کتاب
فرانسه پرداخته و سیاستهاي سرسختانه استعمار را در مبارزه با حجاب زنان الجزایر مورد بحث قرار داده است. وي در این کتاب
اگر بخواهیم به تار و پود بافته جامعه الجزایري هجوم بریم و » سیاستمداران استعمار به این نتیجه رسیده بودند که » : مینویسد
استعداد مقاومت آنها را از بین ببریم، باید ابتدا زنها را تحت تسلّط خود درآوریم، و لذا هر چادري که دور انداخته میشود افق
جدیدي را که بر استعمارگر ممنوع بوده در برابر او میگشاید، و سپس از دیدن هر چهره بیحجابی امیدهاي حملهور شدن استعمار
8) پس براي مبارزه با استعمارگران و شکست آنها بر تمام زنان مسلمان لازم و واجب است که سنگر حجاب را ).« ده برابر میشود
حفظ بکنند. اشکال: انسان چه مرد باشد و چه زن، آزاد آفریده شده، و آزادي مفهوم مقدّس است که همگان طرفدار آن هستند،
ولی حجاب و پوشش اسلامی دستپاگیر است. زنان را منزوي و پردهنشین کرده و از مواهب آزادي محروم میسازند. جواب:
آزادي کلمه مقدّس است، ولی هرچیزي داراي حد است، مثلًا انسان آزاد است، آیا میتواند غذاي مسموم بخورد، یا نصف شب
همسایهها را که در خواب هستند با بلندکردن صداي طبل آنها را بیدار نماید...؟ قطعاً آزادي داراي مرز و حد است، آن آزادي
مقدّس است که موجب ضرر و زیان و باعث سلب آزادي دیگران نشود. زن و امر به معروف و نهی از منکر در خطابات قرآنی
فهرست مطالب یکی از واجبات الهی که بر همگان بر نحو کفایی واجب است امر به معروف و نهی از منکر است، و این دو فریضه
یعنی امر به معروف و نهی از منکر در اسلام از اهمیت خاص و ویژهاي برخوردار است، و به واسطه این دو است که سایر فرایض و
واجبات الهی اقامه میشود. و در قرآن مجید و اخبار ائمه علیهم السلام بر آن دو تأکید فراوان شده است و در اینجا بذکر بعض از
ولتکن منکم امّۀٌ یدعون الی الخیر و یأمرون باالمعروف و ینهون عن المنکر و » - آن آیات که جنبه خطابی دارد اکتفا میشود. 1
9) یعنی بایداز میان شما جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند، آنها همان ).« اولئک هُمُ المفلکون
10 ) یعنی شما بهترین امّتی )«... کنتُم خیر امّۀٍ أخرجت النّاس تأمرون باالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بااللّه » - رستگارانند. 2
بودید که به سود انسانها آفریده شدهاید، امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید. معروف و منکر چیست؟ از
آنجاییکه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام یکی از واجبات است، لازم است خود معروف و منکر را بدانیم که معروف و منکر
صفحه 19 از 109
چیست؟ راغب در مفردات خود میفرماید. المعروف اسمٌ لکلِّ فعلٍ یعرف باالعقل و الشّرع حسنۀٌ، و المنکر ماینکر بهما.( 11 ) یعنی:
معروف اسم از براي هر کاري است که عقل و شرع آن را نیکو بشناسند و منکر خلاف است یعنی اسم از براي هر کاري است که
عقل و شرع آن را قبیح بشناسند. پس هر کاري خوب و مورد پسند شرع و عقل باشد معروف است و هر کاري زشت که مورد پسند
شرع و عقل نباشد منکر میباشد. آیا امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است؟ در اسلام این یک امر مسلّم و قطعی
است و از اطلاق آیات مذکور نیز استفاده میشود که امر به معروف و نهی از منکر اختصاص به مردان ندارد شامل مردان و زنان هر
دو میشود یعنی همانطور که مردان در این آیات مورد خطاب واقع شده که امر به معروف و نهی از منکر بکنند و زنان هم مورد
خطاب واقع شده است که امر به معروف و نهی از منکر بکنند. به علاوه در بعض آیات تصریح به این مطلب شده است مثل،
12 ) یعنی مردان و زنان مؤمن یار و یاور )«... المؤمنون و المؤمنات بعضُ هُم اولیاء بعضٍ یأمرون باالمعروف و ینهون عن المنکر »
المُنفقون » . یکدیگرند. امر به معروف و نهی از منکر میکنند. و در مقابل، مردان و زنان منافق امر به منکر و نهی از معروف میکنند
13 ) پس امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی ).« و المُنفقت بعضهم من بعضٍ یأمرون با المنکر و ینهون عن المعروف
است. آیا امر به معروف و نهی از منکر موجب سلب آزادي نیست؟ به طور مسلّم، زندگانی دستهجمعی براي افراد بشر فوائد و
برکات فراوانی دارد؛ ولی در مقابل آن، محدودیتهایی نیز براي او به بار میآورد. به علت اینکه در برابر فوائد بیشمار زندگی
دستجمعی، ضرر این نوع محدودیتها جزئی و ناچیز است، بشر از روز اوّل تن به زندگی اجتماعی داده و محدودیتها را پذیرفته
است، و از آنجا که در زندگی اجتماعی، سرنوشت افراد به هم مربوط است و به اصطلاح، افراد اجتماع در سرنوشت یکدیگر اثر
دارند، حق نظارت در اعمال دیگران، حق طبیعی و خاصیتِ زندگی دستهجمعی است.( 14 ) شرایط امر به معروف و نهی از منکر
براي امر به معروف و نهی از منکر، غیر از شرایط عامّه، شرایط خاصی نیز ذکر شده است که به طور خلاصه به آنها اشاره میشود.
-1 شخص امر و نهی کننده به درجهاي از شناخت و آگاهی برسد که بتواند کار امر به معروف و نهی از منکر را تشخیص دهد و
افراد و گروهها را هدایت و ارشاد کند و آنان را از منکر دور ساخته و بر التزام و پايبندي به معروف تشویق و ترغیب نماید. از این
رو بر افراد و گروههایی که عهدهدار این مسئولیت و مأموریت میباشند واجب است که خود در درجه مناسبی از فهم و شناخت
فرهنگ اسلامی و اوضاع جامعه و ظرفیت افراد قرار داشته باشند تا به شناخت علل و عوامل مؤثر در ایجاد فساد و انحراف قادر بوده
و بر اوضاع فکري و علمی و روانی و اجتماعی که قصد تغییر و دگرگونی آن را دارند وقوف و آگاهی کامل داشته باشند. 2- در
وجوب امر به معروف و نهی از منکر احتمال تأثیر شرط است، پس کسی که با منکر روبرو میشود و یا آنکه در انجام معروف
کوتاهی میبیند، اگر احتمال میدهد که تلاشهاي او در کسی که دست به منکر زده و یا معروف را ترك کرده است ثمرهاي ندارد
و نتیجه نمیبخشد، وجوب امر به معروف و نهی از منکر از او ساقط میشود. 3- در وجوب امر به معروف و نهی از منکر شرط است
که شخص که مورد امر و نهی قرار میگیرد از کسانی باشد که بر انجام کارهاي حرام و ترك واجبات اصرار داشته باشد و امّا اگر
شخص مورد نظر از این گروه نیست بلکه از کسانی است که خود به خود توبه میکند به راه حق و حقیقت باز میگردد امر به
معروف کردن چنین کسی واجب نیست، چون هدف اصلی و اساسی امر به معروف و نهی از منکر حاصل و محقّق میشود بیآنکه
نیازمند به رویارویی و برخورد باشد. 4- دیگر از شرایط امر به معروف و نهی از منکر آن است که در نتیجه این امر و نهی بر شخص
و یا گروهی که به امر به معروف و نهی از منکر مبادرت ورزیدهاند ضرر و زیان وارد نیاید که بیش از نتایج اصلاحی مورد انتظار از
امر و نهی باشد. امّا اگر امر به معروف و نهی از منکر داراي نتایج اصلاحی مثبت باشد، گرچه اقدام به امر و نهی منوط بر زیان مالی
و جانی مانند کشته شدن و زندان رفتن و آواره شدن باشد بر انسان مسلمان واجب است این ضرر و زیان را بپذیرد و امر به معروف
و نهی از منکر بکنند. زن و خانواده در خطابات قرآنی فهرست مطالب از نظر قرآن انسانها طوري آفریده شده است که جفتخواهی
به سرشت و خلقت آنها برمیگردد و تشکیل خانواده معلول همین جفتخواهی است، و هیچ مردي و هیچ زنی نیست که براي او
صفحه 20 از 109
جُفتی خلق نشده باشد، اینها به حسب فطرت خود در پی یافتن جفت خود کوشش و تلاش میکنند، و قرآن کریم در اینباره
و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفۀٍ ثمّ » (16).« و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً » (15).« و خلقناکم ازواجاً » : میفرماید
18 ) جفتگرایی به تصریح قرآن کریم، در میان ).« فاطر السّموات و الارض جعل لکم من انفسکم ازواجاً » (17).« جعلکم ازواجاً
19 ) ولی فرقی که قرآن کریم میان جفتگرایی انسان و حیوان میگزارد این است که در )« و من الانعام ازواجاً » : حیوانات هم است
مورد حیوانات صحبت از اینکه جفتها وسیله سکون و آرامش یکدیگرند و در میان آنها مودّت و رحمت قرار داده شده است نیست،
- ولی در مورد انسان این مطلب با صراحت هر چه بیشتر بیان شده و مورد تأکید قرار گرفته است.( 20 ) نیز خداوند میفرماید: 1
21 ) ؛ همسران از خودتان آفریدیم. براساس این تعبیر، پیوند میان زن و شوهر چیزي جز پیوند دوستی )« خلق لکم من انفسکم ازواجاً »
دست یافتن به مقام سکونت و آرامش است، و این « سکن » . تا آرامش یابید ؛« لتسکنوا الیها » - و پیراسته از هر انگیزه دیگر نیست. 2
تعبیر قرآن اشاره به این واقعیت دارد که آرامش، مقام و موقعیتی است که انسان در پهنه هستی باید به آن دست یابد و از دیدگاه
میانتان دوستی بر قرار ساخت. در خانواده محبّت .« و جعل بینکم مودّة » - قرآن وظیفه خانواده زمینهسازي براي همین هدف است. 3
بین زن و شوهر است که آنها با تعامل دوستانه و همکاري در مسیر شناخت خود و خداي خود به آرامش میرسد و در وادي امن
الهی گام مینهند. 4- رحمۀ. اصل مهربانی. اُلفت زن و شوهر و همکاري آن دو با نیروي عشق و محبّت در مسیر کمال، رحمت و
مهربانی را براي خانواده و دیگران به بار میآورد، پس پیوند سالم است که ضامن فراهم شدن زمینه مناسب براي ارتباط مسئولانه و
توجّه نداشته « سکون و آرامش » ماندگار است.( 22 ) به همین جهت است که اگر زن و مرد در انتخابات همسر به این اصل اساسی
باشند و حقیقتاً در صدد یافتن وسیله سکون و آرامش برنیایند و خانوادهاي تشکیل ندهند که تجلّیگاه مودّت و رحمت باشد ناکام
میماند و روي خوشبختی را نمیبیند.( 23 ) آمیزش جنسی و فرزنددار شدن و زیباییهایی ظاهري به خودي خود امر جسمانی و بدنی
هستند و در این میان نباید آمیزش روحها و نیازي که روان زن و مرد به یکدیگر دارند از نظر محو گردد. در محیط خانواده اگر
فقط روابط جسمی و واکنشهاي فیزیکی مطرح باشد و بس، روحها سرگردان میماند و در تمام عمر از حسرت ناکامی میسوزند
و میسازند و تردیدي نیست که هرگاه روحها ناکام و حسرتزده باشد جسمها نیز پریشان و ناتوانند.( 24 ) زن چه نقشی در خانواده
دارد؟ از نظر قرآن زن در خانواده دو نقش اساسی دارد، نقش اوّل زن این است که با پرتو جذّاب عاطفه و محبّت و دلسوزي
و من آیاته أنْ خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا » : خدادادي، تلخیهاي زندگی مشترك زناشویی را میزداید. و قرآن میفرماید
25 ) یعنی از نشانههاي او این است که از خود شما جفتهایی براي شما آفرید تا نزد ایشان ).« الیها و جعل بینکم مودة و رحمۀ
آرامش یابید و میان شما دوستی و مهربانی برقرار ساخت. در نقش دوم، زن قدرت آفریدگاري و ربوبی خداوند را با پرورش جنین
و اللّه جعل لکم من انفسکم ازواجاً و جعل لکم من ازواجکم بنین و » : و تربیت کودك به نمایش میگذارد، قرآن میفرماید
26 ) یعنی خداوند براي شما از خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان براي شما پسران و نوادگان پدید آورد. خانواده ).« حفدة
گسترده در قرآن قرآن کریم بر همبستگی میان اعضاء یک فامیل و یا خانواده گسترده تأکید فراوان دارد، و لذا خانواده در جامعه
قرآنی به پدر و مادر و فرزندان محدود نمیشود بلکه روابط خانوادگی از این محدوده فراتر رفته و بسیاري از اقوام نزدیک را نیز در
و اذا حضر القسمۀ اولوالقربی و الیتامی و المساکین فارزقوا هُم ...» (27)«... و آت ذالقربی حقّه و المسکین و ابن السّبیل » : بر میگیرد
28 ) خانواده گسترده، نهادي است )«... و اعلموا انّما غنمتم من شیءٍ فاِنَّ للّه خمسه و للرّسول و لذالقربی » .« منه و قولوا لهم قولًا معروفاً
که اگر داراي سایر خصوصیات یک جامعه قرآنی باشد میتواند هم براي مردان و هم براي زنان کانون سعادت و آرامش باشد،
اجمالًا به برخی از مزایا و فوائد چنین خانوادهاي اشاره میکنم. الف) خانواده گسترده، خصوصیات اخلاقی اعضاء خود را تصحیح و
تعدیل مینماید، چرا که عضو چنین خانوادهاي اعمال خود را نه فقط تحت نظارت یک فرد بلکه در معرض قضاوت خانوادهاي
بزرگ میبیند. ب) زنان در خانواده گسترده اسلامی قادر خواهند بود بیشتر به فعالیتها و مشاغل خارج از خانواده بپردازند بدون
صفحه 21 از 109
اینکه زیانی متوجّه همسر و فرزندان یا سالخوردگان خانواده شود، زیرا همواره اشخاص بالغ دیگري در خانه حضور دارند که آنان
را در کارهاي داخلی یاري رسانند. ج) چنین خانوادهاي از وسعت و تنوّع روحی و عاطفی برخوردار میباشد و این موهبت را به
طور یکسان در اختیار کودکان و بزرگسالان قرار میدهد، و تجربه نشان داده است که این امر در استحکام پیوند ازدواج نقش
مؤثري دارد. د: در یک جامعه قرآنی، مطلقا نیازي به تأسیس نهادهایی چون (خانه سالخوردگان)، (دهکده بازنشستگان)، (کلوب
افراد مجرّد) و نظایر آن وجود ندارد، چرا که نیازهاي روانی و عاطفی افراد از زن و مرد، پیر و جوان در خانه گسترده تامین
2. حجاب بیانگر شخصیت زن، محمد محمّدي اشتهاردي، . میگردد.( 29 ) پاورقی ها: فهرست مطالب 1. سوره نور، آیه 31
5. جلباب پارچهاي است از روسري بزرگتر، که تمام . 4. سوره احزاب، آیه 59 . انتشارات ناصر. 3. تفسیر نمونه، ج 14 ، ص 439
. سر و سینه را میپوشاند؛ که در فارسی به آن چهارقد میگویند. 6. حجاب بیانگر شخصیت زن، محمد محمّدي اشتهاردي. 7
.11 . 10 . همان، آیه 110 . 9. سوره آل عمران، آیه 104 . 8. بینش اسلامی 3، آموزش پرورش، ص 115 . 75 و 78 ، همان، ص 72
. 15 . سوره نبأ، آیه 8 . 14 . همان، ص 40 . 13 . همان، آیه 67 . مفردات قرآن، راغب اصفهانی، ماده عرف. 12 . سوره توبه، آیه 71
20 . اقتباس از اخلاق در قرآن احمد . 19 . همان، آیه 11 . 18 . سوره شوراي، آیه 11 . 17 . سوره فاطر، آیه 11 . 16 . سوره روم، آیه 21
22 . اقتباس از فصلنامه پژوهشهاي قرآنی، شماره 28 27 ، ص . بهشتی، ص 9 و 11 ، انتشارات طریق القدس. 21 . سوره روم، آیه 21
27 . سوره . 26 . سوره نمل، آیه 73 . 24 . همان. 25 . سوره روم، آیه 21 . 23 . اخلاق در قرآن، احمد بهشتی، ص 12 . 135 134
. 29 . قرآن در آیینه اندیشهها، ص 285 . 28 . .- سوره انفال، آیه 41 . اسراء، آیه 22
منابع
-1 قرآن مجید. 2- انجیل برنابا، ترجمه سردار کابلی. 3- تورات مترجم. چاپ لندن. 4- تفسیر المیزان. 5- تفسیر نمونه. 6- تفسیر
منشور جاوید. استاد سبحانی. 7- تفسیر فقه القرآن. قطب الدّین ابی الحسن سعد بن هبّۀ اللّه الرّاوندي. 8- احکام در قرآن، دکتر
محمد خزائلی. 9- حقوق زن در اسلام. شهید مرتضی مطهري. 10 - حقوق زن در اسلام و جهان. غلام یحی نوري. 11 - حقوق زن
در ادوار و ادیان. حسام نقیبایی. 12 - حقوق مدنی. حبیب اللّه طاهري. 13 - روح اسلام. امیر علی، ترجمه ایرج رزّاقی و محمد مهدي
- حیدرپور. 14 - ادّعانامه علیه تمدّن غرب و دورنمایی از رسالت اسلام. سیّد قطب، ترجمه سید علی و سید هادي خامنهاي. 15
16 - حجاب بیانگر شخصیت زن. محمد محمّدي اشتهاردي. 17 - اخلاق . فصلنامه پژوهشهاي قرآنی شمارههاي 30 29 28 27
در قرآن. احمد بهشتی. 18 -زن در آیینه جلال و جمال. جوادي آملی. 19 - مفاهیم اخلاقی و عقیدتی قرآن. دکتر محمد الهی،
ترجمه سید صادق سجّادي. 20 - مجّله زن روز. از بعض منابع دیگر هم استفاده شده است که از باب اختصار ذکر نمیشود.
فصل دوم: زن